به گزارش آوای ورزقان به نقل از آناج: نفت به عنوان عامل مثبت دوم در شکلگیری توسعهی اقتصادی ایران، بعد از انقلاب مشروطه ایفای نقش کرده به طوری که بعد از اکتشاف، تولید و صدور نفت، درآمدهای نفتی بخش مهمی ازبودجهی کشور را در جهت تأمین مالی برنامههای توسعه برای اجرای طرحهای زیربنایی تشکیل داده است. پرواضح است بدون برخورداری از منابع نفتی، توسعهی ایران در همین حد نیزامکانپذیر نبوده است. تصور حذف نفت از اقتصاد ایران، تصوری غلط و غیر اقتصادی است. نفت، ثروت ملی ماست و به مثابه خون در رگ حیات اقتصادی ایران در جریان است.
این در حالی است که به اعتقاد بعضی تحلیلگران، همین امر یعنی اتکا به درآمدهای نفتی، به جای آنکه مقدمات توسعه و پیشرفت کشورها را فراهم کند، عامل اصلی عقب ماندگی آنها میشود و این، مسالهای است که با گذشت ۶۳ سال از جشن ملی شدن صنعت نفت، هنوز به عنوان یکی از چالشهای اقتصادی اصلی کشور مطرح است و جدلها درباره آن ادامه دارد.
در واقع سنگ بنای اقتصاد بدون نفت که همان ملی شدن صنعت نفت بود، نتیجه عکس داد و در طی این سالها آنقدراقتصاد کشور را وابسته به استخراج نفت خام و فروش آن کرد که تولید فرآوردههای نفتی که ثروتی عظیم نصیب کشور میکند و تولید و صادرات غیر نفتی که از اساس توسعه یافتگی کشورهاست از یادها رفت. به این ترتیب بود که تزریق درآمدهای نفتی به اقتصاد موجب ایجاد دور تسلسلی از افزایش نقدینگی، تورم و واردات از یک سو و کاهش توان رقابتی تولید داخل و افول آن از سوی دیگر شد.
در چنین شرایطی دور از انتظار نبود که ایران به کشوری تبدیل شود که ذخایر نفتی عظیم داشته و یکی از صادر کنندگان بزرگ نفت خام است و در حالی این صادر کننده که باید فرآوردههای نفتی را که از نفت خام خودش تولید شدهاند، به قیمت گزافی بخرد و به کشور وارد کند ، بخ زعم نویسنده اگر بخشی از این درآمدهای عظیم نفتی برای تولید فراوردههای نفتی در کشور استفاده میشد امروز داستان ایران و اقتصادش داستانی کنونی و پر از زخم نبود.
در برنامه پنجم توسعه هم قرار است سالی ۱۵ تا ۲۰ درصد از اتکای بودجه به نفت کاسته شود که هنوز معلوم نیست این امر محقق شده یا نه، به طوری که از ابتدای اجرای برنامه پنجم تاکنون هیچ گزارشی از نحوه اجرا یا عملکرد برنامه پنجم توسعه منتشر نشده است.
این روز ها اوضاع اقتصادی جهان چندان تعریفی ندارد، عربستان در زد و بندی که با آمریکا دارد موجب کاهش قیمت نفت شده و به گفته کارشناسان بیشتر به دنبال منافع سیاسی است. در واقع وضعیت فعلی اوپک متاثر از یک شرایط سیاسی است.
علاوه بر ایران کشورهای دیگر اوپک به خصوص کشورهایی مثل کویت، عراق و یا کشورهای خارج از خاورمیانه از این وضعیت متضرر میشوند. این کشورها با توجه به اینکه اقتصاد نفتی دارند نمیتوانند دوام بیاورند.
با دو دو تا کردن های اقتصادی می توان فهمید که جنس این نوع اقدامات سیاسی نمیتواند بلندمدت باشد.با این وضعیت این کشورها نمیتوانند دوام بیاورند و سکوت کنند و نهایتا کشورهایی مثل عربستان مجبورند به نوعی وضعیتی را که در اوپک پیش آمده اصلاح کنند و خود را با خواست کشورهای دیگری که اقتصادشان نفتی است و ضرر میکنند، منطبق کنند.
در سال های اخیر توجه به تولید داخل بدون اتکا به نفت و یا کمترین میزان بهرهمندی از نفت در اقتصاد مقاومتی یکی از خواسته های رهبر معظم انقلاب از مسئولین بوده است، البته ما گامهای خوبی در این زمینه برداشتهایم و اگر بتوانیم اتکایمان را به نفت کم کنیم وضع فعلی میتواند برای ما به یک نعمت تبدیل شود زیرا نفت در این سالها برای ما به ثروتی تبدیل شده که به خاطر داشتن آن به راههای دیگری جز استفاده از منابع نفتی برای اداره کشور فکر نکردهایم.
اقتصاد بدون نفت و داشتن کمترین اتکا به منابع نفتی از آرمان های اقتصاددانان و علاقه مندان به کشور است ، اگر بتوانیم نفت را کنار بگذاریم یا اتکایمان را به حداقل برسانیم و در مقابل داشتههای دیگرمان را به فعلیت برسانیم میتوانیم از این وضعیت بیرون بیاییم.
کاهش قیمت نفت می تواند برای اقتصاد ما یک فرصت باشد تا یک تهدید. همان فرصتی است که در دوران جنگ داشتیم و توانستیم بدون اتکا به شرق و غرب خود را اداره کنیم و امروز بنیه دفاعیمان یکی از عوامل بازدارنده در سطح منطقه و دنیاست. بنابراین اقتصادمان را هم میتوانیم بر همین اساس پایه ریزی کنیم و افق های روشنی رو به اقتصاد بیمار خود بگشاییم.