کامران رحمتی شادباد، مشاور علمی و امور نخبگان فرمانداری شهرستان تبریز، شهردار ورزقان، جوانترین شهردار کشور و نخبه برتر سال ۲۰۱۲ جهان از سوی سازمان ملل در یادداشت اختصاصی خود برای پایگاه خبری آوای ورزقان نوشت:
“هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون؟”سوره زمر آیه۹
“مسئولین محترم زیربط! با نخبگان طوری برخورد کنید تا پیچ و خمهای رایج اداری کام نخبگان را تلخ ننماید!”رهبر معظم انقلاب
مقدمه:
از علل مهم پیشرفت ملّت بزرگ ایران اسلامی، علاوه بر بنیانهای اعتقادی قوی، کسب افتخارات علمی است که به وسیله جوانان آن در سنگرهای علمی محقق شده است. رشد و شتاب پیشرفت علمی امروز ایران یازده برابر متوسط دنیا است و بر اساس پیش بینیهای مراکز سنجش علمی جهانی، ایران اسلامی تا سال ۲۰۱۷، یعنی پایان دولت یازدهم، در رتبه چهارم علمی دنیا قرار میگیرد.
کشور ایران با ظرفیتهای قابل توجه و کارآمد، با مدیریت صحیح و توجه ویژه به ایدهپردازان جوان؛ چشمانداز روشنی در ارتقا جایگاه علمی دارد و مبتکران و مخترعان ایرانی با حضور خود در هر عرصه رقابتی، افتخارآفرین هستند. رمز پیشرفت یک کشور، یعنى محور اصلى براى اقتدار یک کشور، علم میباشد. در جنگ نرم افزاری که علیه جمهورى اسلامى راه افتاده است، نخبگان علمی و جوان کانونی است که دشمنان نظام میکوشند با حاشیه سازی و ایجاد درگیریهای هدفدار، ضمن کند کردن پیشرفت علمی و خدای ناکرده تنزّل آنان، این عزیزان که باید در خدمت پیشرفت ملّت ایران باشند را به محلّ چالش علیه آرمانهای انقلاب اسلامی درآورند. بی شک در برنامه ریزیهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت رییس جمهور منتخب باید به جوانان نخبه به عنوان رکن اصلی بزرگترین سرمایه کشور اهمیت بیش از پیش داده شود و فرصت و شرایطی مهیا گردد تا تمام پتانسیل و توانمندیهای این قشر در جهت اعتلای اهداف عالیه نظام به کار گرفته شود.
اگر بپذیریم نخبگان، بهترینهای کشور هستند باید سعی کنیم تا جایی که میتوانیم آنها را جذب و از مهاجرتشان جلوگیری کنیم. مطمئناً تشویق به ماندن آن هم در شرایطی که دانشگاههای برتر جهان برای این افراد فرش قرمز گستردهاند با ایجاد جاذبه و با نگاه مثبت ایجاد میشود و به زور نمیتوان کسی را در جایی نگه داشت. شاید اساس ایجاد بنیاد ملی نخبگان هم ایجاد همین جاذبهها و حمایتها بوده است.
مقام معظم رهبری به عنوان حامی اصلی نخبگان بیشترین حمایت را از این گروه داشتهاند و همواره در دیدارهای خود بر موضوع نخبگان و توجه به آنها تأکید داشتهاند. این تأکیدات همواره در بالاترین سطوح نهادهای اصلی سیاست گذاری و تصمیم گیری صورت گرفته که نشان دهنده اهمیت و تضمین این موضوع است. در این میان نخبگان انتظاراتی را از رییس دولت یازدهم دارند که ذیلاً به مهمترین آنها پرداخت میشود.
۱- اصلاح نام بنیاد ملی نخبگان:
نخبه(Elite) در ادبیات جهانی در حوزههای مختلف با نامهایی همچون «تیزهوش (Gifted)»، «استعداد درخشان (Talented)»، نابغه (Genius) و «خبره (Expert)» یاد میشود. در اغلب کشورها برای هر یک از این گروهها نهادهای تخصصی وجود دارد. اما به گونهای که در ایران هست و مشابه با بنیاد ملی نخبگان که در بردارنده تمامی گروههای هدف است، نمونهای وجود ندارد. طبق تعریف شورای عالی انقلاب فرهنگی، نخبه کسی است که پتانسیلهای علمیاش از بالقوه به بالفعل رسیده و در رشد و تعالی جامعه تأثیرگذار است. متأسفانه در حال حاضر واژه نخبه مصطلح شده و به عنوان مثال، دانشجویی که برتر آموزشی است نخبه شناخته میشود. این موضوع اثرات مخربی دارد، چون جوان در این شرایط خودش را علامه دهر فرض میکند و دچار خودبرتربینی کاذب میشود که این امر انسان را از تلاش برای رشد و تأثیرگذاری باز می دارد. به هر حال این لغت برای بسیاری از افراد به اشتباه جا افتاده است.
سند راهبردی نخبگان مخالف عدم وسعت بخشی به دایره نخبگی و جامعه نخبگانی به دلیل ترس از اطلاق این واژه بر افراد، شناسایی کردن توسط یک نهاد متمرکز حاکمیتی و عدم ابتناء بر ویژگیهای غیر متعارفی است، که توسط جامعه خبرگان یک حوزه معتبر شناخته میشود. به این ترتیب نهادن نام نخبه از طریق یک نهاد بیرونی و شناساندن یک فرد به عنوان نخبه به جامعه پیرامون اوامری است که در خود محیط او هم پذیرفته نیست چه آن که بسیاری از کسانی که عنوان نخبگی بنیاد را دارند در محیطهای تحصیلی، کار و اجتماعی خود به این عنوان شناخته شده نیستند. از طرف دیگر باعث دلسرد شدن سایر پژوهشگران و فعالان عرصه علمی و ایجاد نوعی تضاد و دوگانگی و بدبینی بین آنها میشود. این موضوع خود اعتبار بنیاد و نهادهای حاکمیتی حوزه نخبگان را مخدوش میسازد.
۲- خصوصیات رییس بنیاد ملی نخبگان
نظر به ماده ۲ اساسنامه بنیاد ملی نخبگان که هدف از تأسیس این بنیاد را برنامهریزی و سیاست گذاری برای شناسایی استعدادهای برتر و نخبگان در حوزههای مختلف علمی، فرهنگی و هنری و حمایت از آنها برای رسیدن به مرحله اثرگذاری در کشور و پشتیبانی از آنان در راستای ارتقاء تولید علم، فناوری و توسعه علمی و متوازن کشور و احراز جایگاه برتر علمی، فناوری و اقتصادی در منطقه بر اساس سند چشم انداز کشور در افق ۱۴۰۴ عنوان میکند، انتظار میرود رییس بنیاد ملی نخبگان خود باید از نخبگان برجسته علمی کشور باشد که از نزدیک با درد دل نخبگان آشنا باشد. رییس بنیاد ملی نخبگان باید دارای حس مسئولیت فردی و اجتماعی، تعهد و روحیهای خلاقانه و برخورداری از گوش شنوا برای استفاده از تمام پتانسیلهای نخبگان باشد. داشتن روحیه انتقادپذیری و دادن فضای ریسک و رشد به نخبگان برای انجام مهمترین رسالت ایشان یعنی خلق و به وجود آوردن (به پاس جسارت ایشان که الزاماً بدون اینکه در همه زمینهها تخصص کافی داشته باشند اما برای بهبود زندگی انسان در زمین دست به آفرینش میزنند)، ارتباط مستمر با مخترعان از دیگر ویژگیهای مورد انتظار رییس بنیاد ملی نخبگان میباشد.
۳- احترام و اعتماد به نخبگان و جلوگیری از احساس پوچی
ارزش دادن به یک استعداد شکوفا شده و یا در حال شکوفایی بالاترین چیزیست که یک استعداد و یا یک نخبه هم از مردم و هم از مسئولین دارد. نخبگان جوان نیازمند توجه جامعه در پذیرش آنها، تحرک و شکوفایی توانمندیهایشان و از همه مهمتر احساس تأثیرگذاری در سطوح مختلف جامعه میباشند و توجه ملّت و استفاده مسئولین از فکر نخبگان، هویت دادن و فراهم نمودن فرصتهای آشکارسازی کمترین مطالبه استعدادهای ناب ایرانی است. اگر مسئولین بستر فرهنگی مناسبی برای نخبگان فراهم نکنند دشمنان ملّت از سرمایههای کشور که همانا فکر و نبوغ جوانان میباشد استفاده کرده و آنها را به سوی ارزشهای ضداخلاقی دعوت خواهند کرد. لذا در این خصوص اگر مدیران دستگاههای اجرایی در جلسات و کار گروههای مختلف اداری از حضور نخبگان استفاده کنند منشأ خیر و برکت بوده و باعث الگوسازی برای نوجوانانی خواهد شد که در آینده راه انقلاب را ادامه خواهند داد.
مطمئناً با حمایتهای صرفاً مادی نمیتوان روح بالای نخبگان در کشور را اغنا کرد. دو عامل مهم در ماندگاری و ایجاد انگیزه برای نخبگان احترام و اعتماد میباشد. احترام اجتماعی در صورتی محقق میشود که در تعریف فرد نخبه، حداکثر همپوشانی معیارهای نخبگی از دیدگاه مردم، سیاست گذاران و متخصصین صورت گیرد. اعتماد، موتور محرکه فرد نخبه در بکارگیری استعداد خدادادی و یا اکتسابی در انجام وظایف محوله است. مهمترین مسئله در ایجاد این اعتماد، تضمین حقوقی است که به فرد نخبه در قبال انجام وظایف، تعلق گرفته است. نکته دیگر در مقوله اعتماد، امنیت است در واقع امنیت نکتهای است که ضرورت ساز و کار خاصی برای جذب، گزینش، بهره گیری و ارتقا نخبگان را میطلبد تا احیاناً ظلمی به حکم عدم تطبیق با معیارهای خاص گروهی، بر نخبهای وارد نشود. لذا باید طوری عمل شود که نخبه واقعی ، احساس امنیت کرده و همه توان خود را برای کشور و ملت خودش بکار ببرد.
نخبه پروی یک وظیفه ملی است. یعنی حمایت از نخبگان و مبتکرین باید به یک فرهنگ عمومی تبدیل شود. نخبه پروری صرفاً با اتکا به اقدامات یک بنیاد یا نهاد دولتی ممکن نیست و نخبه پروی باید در متن زندگی مردم و در فرهنگ و اقتصاد جامعه قرار گیرد. مردم باید نخبگان را درک کنند و به آنها ارزش و بها دهند. برخورد منطقی و در خور نخبگان و ارج نهادن به مقام نخبگی باید از دست اندرکاران امور مربوط به نخبگان شروع و در بطن جامعه گسترش و تبدیل به یک فرهنگ نهادینه شده باشد. از پایینترین سطح تا بالاترین سطح همکاران اداری بنیاد ملی نخبگان باید از جنس نخبگان انتخاب شود تا با این قشر حساس برخوردی منطقی صورت پذیرد. زیرا نخبگان علمی قبل از اینکه نیاز به حمایت مالی داشته باشند نیاز به درک شأن و منزلتشان از طرف متصدیان امورشان دارند.
باید این نکته ریز و اساسی را در نظر گرفت که، مخترعی که احساس میکند خداوند نعمتی به او عطا کرده و اگر نعمت را اجرایی و عمومی نکند کفران نعمت کرده است. متأسفانه در برخی موارد نخبه در حوزهای که تخصص ندارد مورد استفاده قرار میگیرد که این موجب عدم استفاده درست از توانمندی فرد نخبه میشود. به نظر میرسد یکی از مطالبات اصلی نخبگان از رئیس جمهور منتخب نحوه اجرایی سازی سند راهبردی میباشد.
۴- صرف بودجههای بنیاد ملی نخبگان در راستای طرحهای نخبگان
بودجههایی که باید در امور نخبگان و در راستای اجرایی کردن ابتکارات و اختراعات هزینه شود، صرف هزینههای عمرانی و اداری ایجاد تشکیلات ستادی بنیاد و برگزاری همایشها و نمایشگاههای تکراری و بیش از حدِ معقول میگردد. لذا باید از بزرگ کردن بخش اداری این نهاد جلوگیری گردد و همایشها و نمایشگاهها منسجمتر شوند تا نخبگان و مبتکرین دغدغه مشکلات مالی را نداشته باشند و بودجه این بخش حیف و میل نشده و به شکل معقول در اختیار نخبگان قرار داده شود.
۵- حمایت یکسان از همه طرحها و اختراعات نخبگان
سیستم اختراعات در کشور به این صورت است که ابتدا ایده در اداره ثبت اختراعات قوه قضائیه ثبت رسمی میگردد و این قوه مسئول ثبت و صیانت از مالکیت حقوقی و معنوی اختراعات میباشد. اداره ثبت اختراعات نهاد علمی نمیباشد و کارشناسان آن لزوماً متخصص در تمام حوزههای علمی و فناوری نمیباشند، لذا این امر موجب میشود حتی طرحهایی که نمونه مشابه هم دارند به سادگی و بدون بررسیهای کارشناسی و علمی ثبت شوند یا یک طرح چند بار ثبت گردد که این ثبت کردن اختراعات موجب ایجاد حق و انتظار در فرد مخترع خواهد شد. پس از ثبت اختراع در اداره ثبت اختراعات، مخترع به دنبال حمایت مالی و معنوی از طرح خود میشود و نیاز به اخذ تأییدیه علمی و حمایت بنیاد ملی نخبگان دارد. امکانات بنیاد ملی نخبگان طبیعتاً محدود بوده و نمیتواند از تمام اختراعات ثبت شده در کشور حمایت کند. لذا از بین اختراعها به صورت گزینشی و با نظر در نظر گرفتن معیارهای علمی خود حمایت میکند. این امر سرخوردگی و نارضایتی و اعتراض و عدم احساس امنیت مخترعین را در پی دارد. لذا به نظر میرسد بخش داوری و صدور تأییدیه علمی باید در مرحله نخست ثبت اختراع انجام شود. اداره ثبت اختراع از بنیاد علمی نخبگان استعلام نماید و در صورت تأیید علمی بنیاد آن اختراع ثبت و سپس همه اختراعات ثبت شده بطور یکسان مورد حمایت معنوی و مادی بنیاد قرار گیرند و تمامی امتیازات برای مخترعین یکسان باشد.
۶- اعتبار به نمایشگاههای اختراعات خارج از کشور
آنچه مسلم است جمهوری اسلامی ایران باید از تمام فرصتها چه کوچک چه بزرگ، جهت نشان دادن توانمندیها و استعدادهای خود و نشر آرمانهای انقلاب اسلامی در بین جهانیان استفاده نماید. در عرصههای علمی یکی از فرصتهای قابل استفاده جهت نشان دادن توان جمهوری اسلامی ایران، نمایشگاههای بینالمللی اختراعات میباشد که همه ساله به دفعات مکرر در کشورهای خارجی برگزار میشود. این نمایشگاهها زیر نظر فدراسیون جهانی مخترعین (IFIA) و سازمان مالکیتهای فکری و معنوی سازمان ملل متحد (WIPO) میباشد و دانشگاههای معتبر، مخترعین و سرمایه گذارن بسیاری از کشورهای جهان در آن حضور پیدا میکنند. به عنوان مثال در نمایشگاه اختراعات و ابتکارات ۲۰۱۲ مالزی (ITEX2012)، ۱۴۰۰ اختراع از ۴۰ کشور مطرح و توسعه یافته دنیا در آن حضور داشتند که در مجموع تیمی جمهوری اسلامی ایران مقام چهارم را کسب کرد و برترین مخترع این دور از نمایشگاه اذعان مخترع ایرانی شد که بعد از ۲۳ سال توانست بود این افتخار را برای کشورمان کسب کند. نمایشگاه اختراعات در خارج از کشور اعتبار خاصی دارد اما متأسفانه این در حالیست که مسئولین بنیاد ملی نخبگان این نمایشگاهها را معتبر نخوانده و علت آن را چنین عنوان میکنند که در این نمایشگاهها داوری صورت نمیگیرد و هدف از برگزاری آن را سوء استفاده از اختراعات ایرانی میدانند! البته شاید تا حدی هم درست باشد. ولی واقعیت این هست که علاوه بر اینکه داوری سخت و محکم در این نمایشگاهها از طرف داوران بینالمللی IFIA انجام میگیرد، نمایشگاههای اختراعات خارج از کشور، چه مورد تأیید بنیاد ملی نخبگان باشد و چه نباشد، هر سال به دفعات متعدد تیمی از مخترعین ایرانی با صرف هزینههای قابل توجهی در این نمایشگاهها حضور پیدا میکنند و به قول مسئولین بنیاد اگر فرصت طلبان قصد سوءاستفاده از اختراعات ایرانی را دارند پس چرا افرادی از بنیاد نخبگان، تیم اختراعات ایران که اکثراً جوانان و نوجوانان کم تجربه میباشند را همراهی نمیکنند تا جلوی این سوءاستفاده را بگیرند (چون ظاهراً با اینکه بنیاد اعلام میکند این نمایشگاهها را قبول ندارد و از مخترعین میخواهد تا در آن شرکت نکنند، اما مخترعین ایرانی به دفعات در این نمایشگاهها شرکت میکنند). کما اینکه مخترعین ایرانی در این نمایشگاهها دستاوردهای خود را به نمایش جهانیان میگذارند که هم باعث شگفت و استقبال اساتید دانشگاهی و مخترعین و سرمایه گذاران خارجی میشود و هم باعث افتخارآفرینی برای ایران اسلامی میشوند. پس نتیجه گرفته میشود علت اصلی مخالفت مسئولین بنیاد ملی نخبگان با نمایشگاههای اختراعات خارج از کشور عدم مدیریت مخترعین از سوی بنیاد میباشد. بنابراین به نظر میرسد اتفاقاً مسئولیت دولت در این میان بیش از پیش بوده باید در کنار تیم اعزامی مخترعین جمهوری اسلامی و جوانان خود باشد (مانند بقیه دولتها)، تا فرصت سوء استفاده از ایدهها و اختراعات مخترعین ایرانی برای فرصت طلبان فراهم نشود.