یادداشت 06 دی 1393 - 9 سال پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

آقای کواکبیان!سران فتنه بدون توبه مجالی برای بازگشت ندارند

آوای ورزقان:آقای کواکبیان!سران فتنه بدون توبه مجالی برای بازگشت ندارند

به گزارش آوای ورزقان به نقل از دانا؛ مناظره روز پنجشنبه آقایان سلیمی نمین و کواکبیان پیرامون ۹ دی در برنامه دیروز امروز فردا حواشی بسیاری داشت. آن بخشی که این وجیزه بدان می پردازد بخش پایانی صحبت های دکتر کواکبیان است که از رهبر معظم انقلاب می خواهند که در هفته وحدت تدبیری برای رفع حصر داشته باشند.

وی سابق بر این نیز در همایش «اصلاح طلبی و دولت یازدهم» که با همت حزب مردم سالاری شاخه کرمانشاه درحسینیه کندوله ای ها برگزار شده بود، با تاکید بر این که زمان رفع حصر موسوی و کروبی فرا رسیده است، گفته بود: بیش از یکسال از سرکار آمدن دولت تدبیر و امید می گذرد و به نظر می رسد زمان برای انجام این اقدام فرا رسیده باشد.

صحبت آنجایی است که بدون لحاظ آنچه که در فتنه ۸۸ رخ داده و بدون توجه به اینکه خود سران فتنه هیچ تحرکی برای آزادی و رفع حصر خود نکرده اند، حال جناب کواکبیان با اشاره مستقیم به رهبری، می‌خواهد رفع حصر صورت پذیرد. این درحالی است که در همان روزها و شاید تا چند ماه پس از این حوادث دائما همه شخصیت ها و مخصوصاً رهبر معظم انقلاب تقاضای بازگشت سران فتنه را به دامان نظام و انقلاب و به آغوش ملت داشتند منتها آنچه که پدیدار شد کج دهنی سران فتنه به چنین پیشنهاداتی بود که تا به امروز هم شاهد آن هستیم.

حال آنکه شخصیتی همچون مصطفی کواکبیان آن هم از تریبون رسمی چنین درخواستی را می‌کند جای بسیار تعجب است و این سوال را به ذهن متبادر می کند که چرا به سمت سران فتنه نمی روند و از طریقی آنها را متقاعد کنند که توبه کنند یا پشیمانی خود را به نظام و ملت برسانند؟

 آن فرصتی دستان نظام و رهبری و ملت را جهت پذیرا بودن سران فتنه گشوده بود دیگر به اتمام رسیده و تنها توبه سران فتنه باقیست که آن هم ظاهراً چنین رخدادی حاصل نمی شود که امثال کواکبیان را وادار به چنین درخواستی می کند.

پس واقعاً سوال اینجاست چگونه از سران فتنه رفع حصر صورت پذیرد که حتی حاضر به اعلام پشیمانی و توبه خود نیستند؟ شاید هم امثال آقای کواکبیان فتنه ۸۸ را به کل قبول ندارند یا فراموش کرده اند و احساس می کنند که این دو فرد بی گناهند؟

حوادث تلخ پس از انتخابات ریاست جمهوری حوادثی نبودند که به یکباره و با اعلام نتایج انتخابات آغاز شوند، بلکه قرائن وشواهد از مدتها قبل گواهی می داد که دشمنان نظام اسلامی سعی دارند از این فرصت پیش آمده درجهت اهداف خود نهایت استفاده را ببرند وبه خیال خام خود مراحل انقلاب مخملی را در کشور اجرا نمایند ولذا رسانه های خارجی درماههای قبل از انتخابات مرتب از احتمال تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سخن می‌گفتند.

ولی از آن مهمتر در داخل عده‌ای ندانسته با القای احتمال تقلب در انتخابات، این ذهنیت را تقویت نموده و زمینه ناآرامی و آشوب‌های مدنی و اعمال فراقانونی را فراهم ساختند. به عنوان مثال یکی از شخصیت های کشور، هفته ها قبل از انتخابات از تریبون رسمی اعلام کرد باید کاری بکنیم که همان رایی که به صندوق انداخته می شود، از صندوق بیرون آید. همسر همین شخصیت در روز انتخابات پس از انداختن رای خود به صندوق، گفت احتمال تقلب در انتخابات کاهش پیدا نکرده و اگر تقلب شد مردم به خیابانها بریزند، موسوی هم همان روز انتخابات در حالی که هنوز نتایج اراء اعلام نشده بود، با برگزاری کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که برنده انتخابات است.

بیانیه‌های پی در پی به مناسبت‌های مختلف که نتیجه آن را بارها به عینه دیدند و قطعاً درک نمودن که هیمنه نظام زیر سوال رفته است ولی هیچ گاه برائت ننمودند. بارها از سوی رهبری و برخی خواص دعوت به بازگشت و برائت از فتنه شدند ولی موثر واقع نگشت. برای اینکه خود را لیدر این جنبش آغازین در سال ۸۸ می دانستند و خود را در موقعیت تحول اساسی در نظام می‌دیدند و تا آنجا پیش رفتند که دیگر نظام که هیچ، شعائر اسلامی نیز ذره‌‌ای در مقابل اهداف کورکورانه آنها ارزشی نداشت. تبرئه نجستند و پیش رفتند و با دیدن ملایمت‌ها و از سوی آغوش باز نظام برای بازگشت را دیدند، ندیدند اما که خاموشی، سرانجام این مسیر است.

سران فتنه مجرمند چرا که آقای موسوی بحث عمل تقلب را مستقیماً و صراحتاً به وزارت کشور، شورای نگهبان و دولت نسبت داده که این افترا بود و وی باید برای اثبات مدعای خود به دادگاه احضار می‌شد.

و هم چنین بر هم زدن امنیت کشور موضوع ماده ۴۹۸ قانون مجازات اسلامی، تبلیغ علیه نظام موضوع ماده ۵۰۰ قانون مجازات اسلامی و تحریک مردم به جنگ و کشتار و هشدار موضوع ماده ۵۱۲ قانون مجازات اسلامی، از دیگر جرائمی است که نقش میرحسین موسوی در آنها غیرقابل انکار بود و نگاهی به بیانیه های وی طی ماه های پس از انتخابات به خوبی بر این نکات صحه می گذارد.

در نهایت اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرائم ضد امنیت داخلی کشور موضوع ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی، اخلال در نظم عمومی موضوع ماده ۶۱۸ قانون مجازات اسلامی، مزاحمت برای زنان و اطفال موضوع ماده ۶۱۹ و تخریب، نهب و غارت، موضوع مواد ۶۷۵، ۶۷۶، ۶۷۷، ۶۸۳،۶۸۷ و ۶۸۹ قانون مجازات اسلامی است که به وفور در پرونده این مخل امنیت ملی به چشم می خورد

و طبق ادله و شواهد موجود با توجه به علم متهم به نتایج تجمعات غیرقانونی، تظاهرات و اختلال عرفی که بین علت و معلول یعنی بین تجمعات و تخریب‌ها موجود است، موسوی با اغتشاشگران وحدت قصد داشته و این وحدت قصد محرز است.

در مورد آقای کروبی نیز این به عینه اثبات گشته است:

از آنجایی که مسئولیت برگزاری هرگونه تجمع غیر قانونی با ترتیب دهندگان تجمع است، در روز دوشنبه ۲۵ خرداد ماه سال ۸۸ به دعوت نامبرده و دیگر بانی اصلی فتنه (میرحسین موسوی) راهپیمایی غیر قانونی و فاقد مجوزی در خیابان آزادی تهران برگزار شد که دنباله آن به بروز آشوب و اشتهار سلاح و درگیری مسلحانه و حمله به مراکز نظامی، تخریب اموال عمومی و خصوصی و تاسف بارتر از همه مرگ و جراحت تعدادی از هموطنان مان انجامید.

از آنجا که نقش نامبردگان در برپایی و حضور در تجمعات بدون مجوز و همچنین ادبیات به کار رفته در سخنرانی‎‌های آنان آشکارا در ارتکاب این جرایم نقش داشته و بیانیه های پی در پی آنها در تکوین و تداوم آشوب ها و ریخته شدن خون فرزندان این کشور تاثیر فراوان داشته اند،آنها مجرم می‌باشند و به زعم بسیاری محاربه برای آنها نسبتی بس درست است و مستحق مجازات سنگین می باشند.

پس سعی برخی از هواخواهان سران فتنه این باشد که به سمت آنها رفته و آنها را متقاعد به ابراز پشیمانی کنند و الا تا به امروز حصرخانگی تنها از سر لطف نظام بوده است که من بعد شاید قضیه تفاوت کند و جزای اقدام آنها توسط دستگاه قضا که قطعاً شدیدترین نوع مجازات در نظام اسلامی خواهد بود، اعلام شود که دیگر راه بازگشتی را برای آنها باقی نخواهد گذاشت.

سخن آخر هم با صدا و سیماست که در برنامه های خود به جای اینکه در مناسبتی مثل نه دی، عظمت و حماسه مردمی آن به نمایش گذارده شود و آن سهم بزرگی که مردم در این روز از خود به جای گذارده و جانانه از همه ارزشها و اصول نظام و انقلاب دفاع کردند را معرف باشد، مجال تطهیر سران فتنه را به شخصیت‌هایی می دهد که شاید اصولاً فتنه و عملکرد محاربه سران فتنه را از نهایت ذهن و قلب خود قبول نداشته در حالی که همه دنیا اذعان کردند که عمل این دو فرد نظام را به ورطه سقوط کشاندهو امنیت داخلی را به نازلترین حد خود رسانده بود و بر علیه ولی خود برخواسته و بسیاری از ملت خود را به خاک و خون کشانده اند.

نویسنده
احمد مظفری
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *