به گزارش آوای ورزقان به نقل از آناج، ماجرا از آنجایی شروع شد که باراک اوباما، در ۲۷ آذرماه، مصوبه کنگره آمریکا مبنی بر اعمال قانون محدودیت ویزایی برای مسافران ایران را که در لایحه بودجه این کشور قید شده بود، امضا کرد. در بند ۲۰۳ از لایحه بودجه آمریکا تحت عنوان «محدودیت استفاده از برنامه لغو روادید برای خارجیهایی که به کشورهایی خاص سفر کردهاند»، چهار کشور ایران، عراق، سوریه و سودان به عنوان کشورهایی معرفی شدهاند که اتباع کشورهایی که با آمریکا تفاهمنامه لغو روادید امضا کردهاند، در صورت حضور در آنها، برای سفر به آمریکا روادید دریافت کنند.
پس از آن جان کری، وزیر خارجه ایالات متحده، طی نامهای به ایران تعهد داد که از ابزارهای خود جهت مخدوشنشدن برجام توسط این مصوبه استفاده خواهد کرد. عراقچی و ظریف هم به نامهی جان کری، وجاهت حقوقی و قانونی بخشیدند و عملا نقض برجام از سوی آمریکاییها را به خاطر تعهد کاغذی آقای کری، نپذیرفتند.
موضع انفعالی ایران در برابر آمریکاییها، جسارت آنها را افزایش داد تا آنجایی که پس از آزمایش موشک بالستیک عماد، وزارت خزانهداری آمریکا در ۷ دی (۲۸ دسامبر) اعلام کرد قصد دارد چند فرد و شرکت ایرانی مرتبط با برنامه موشکی را تحریم کند.
روحانی پس از چند روز وارد میدان شد و در اقدامی ستودنی، طی ارسال نامهای به وزیر دفاع، از ماهیت و ادامه توسعه صنعت موشکی جمهوری اسلامی ایران، دفاع کرد و مرقوم داشت: «از آنجا که ظاهراً دولت آمریکا در نظر دارد، در ادامه سیاستهای خصمانه و دخالت نامشروع و غیرقانونی خود در زمینه حق تقویت قدرت دفاعی جمهوری اسلامی ایران، اقدام به افزودن افراد و مؤسسات جدیدی در فهرست تحریمهای ظالمانه قبلی نماید؛ لازم است در چارچوب سیاستهای دفاعی مصوب، برنامه تولید انواع موشکهای مورد نیاز نیروهای مسلح با سرعت و جدیت بیشتری ادامه یابد.»
پس از ارسال این نامه و اتخاذ مواضع قاطع از سوی فرماندهان نیروهای مسلح، کنگره آمریکا از تصویب طرح تحریمی مذکور، موقتا صرفنظر کرد و آن را مسکوت گذاشت.
اما داستان در صفحات بعدی خود طور دیگری ادامه پیدا کرد. انتظار میرفت روحانی پس از آزمایش موشکی اخیر ایران، قبل از مدخلهی غربیها و تعیین تکلیف برای نقض کردن یا نکردن برجام از سوی ایران، پیشدستی میکرد و با روشهای مرسوم جاری، از حیثیت صنعت موشکی کشور دفاع مینمود. اما روحانی نه تنها این اقدام را انجام نداد، بلکه دقیقا دو سه روز قبل از آغاز رزمایش موشکی ایران، پیام مذاکره در بابهای غیرهستهای را به غرب مخابره کرد که متأسفانه به لحاظ دیپلماتیک، اقدامی ناشیانه بود.
طی هفتهی گذشته، دو پیام از سوی ایرانیان و یک پیام از سوی آمریکاییها به جهان مخابره شد؛ پیامهای ایران جمع نقیضین بودند، از طرفی رزمایش بزرگ موشکی با موفقیت انجام شد و از سوی دیگر روحانی نظر مثبت خود را در خصوص مذاکرات غیرهستهای مانند موشکی و حقوق بشر ابراز کرد؛ اما در آمریکا، اوباما، قانون وضعیت اضطراری در قبال ایران را برای یک سال دیگر تمدید نمود، جان کری پیام نگرانی خود را از رزمایش موشکی ایران به ظریف انتقال داد و از نقض قطعنامه شورای امنیت توسط ایران سخن گفت، سناتورهای آمریکایی هم اعمال تحریمهای جدید علیه ایران را مطرح کردند و از همه عجیبتر، یک دادگاه آمریکایی، ایران را به خاطر اینکه نتوانست ثابت کند که در ماجرای ۱۱ سپتامبر دست نداشته، به پرداخت ۱۰٫۵ میلیارد دلار غرامت به ۳۰۰۰ نفر از بازماندههای آن حادثه محکوم کرد!
همهی اینها در حالی صورت میگیرند که روز به روز «ضعف دستگاه دیپلماسی» کشور در عدم مهار غربیها درباره انجام تعهدات اساسی خود طبق برجام بر ملا میشود و عباس عراقچی اعتراف میکند که طرف مقابل به تعهداتش فقط روی کاغذ عمل کرده و فعلا منتظریم ببینیم تا در عمل چه اقداماتی را انجام میدهد. حال آنکه ایران به تمام تعهداتش «عمل» نموده و چنانچه بخواهد به گذشته بازگردد، به چندین سال زمان و میلیونها دلار سرمایه نیاز دارد.