بازنشری 22 مهر 1395 - 7 سال پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

عاشقانه عزاداری کنیم یا عاقلانه/ کدام یک از رفتارهایمان حسینی و زینبی است؟

به گزارش آوای ورزقان، خانم نفیسه طهماسبی زاده نوشت:
بسم رب الحسین (ع)
سلام ما به محرم به غصه وغم مهدی(عج)
به چشم کاسه ی خون و به شال ماتم مهدی (عج)
سلام ما به محرم به شور و حال و هوایش
سلام ما به حسین (ع)و به اشک سینه زنانش

ضمن عرض سلام وتسلیت به مناسبت ایام سو گواری سالار شهیدان وگرامیداشت دهه امر به معروف ونهی از منکر لازم دیدیم نکاتی چند درباب محرم بگوییم.وبا قلم به پیشواز محرم برویم.
فضای مجازی هر چیزش که بد باشد لااقل این حسن را دارد که فرصتی برای فرد ایجاد میکند تا امر به معروف کتبی کند. هرچند امر به معروف ،شفاهی اش بهتر است اما در زمانه ای که فرصت گفتن معروفها ونهی از منکر ها را به آدم نمی دهند فضای مجازی وسیعترین مکان برای انجام این فریضه است.
خدا را شکر که زنده ایم وتوفیق یافتیم محرمی دیگر راببینیم وباز خدا را شکر که امسال هم فرصتی شد تا در غم عزیز فاطمه (سلام الله علیها)سوگواری کنیم.
اما این محرمهایی که از خدا عمر گرفته و دیده ایم کم وکاستی هایی ریز و درشتی دارد که به نظرم می رسد اسمش را بگذاریم درد فرهنگی!
زخم ها وتراشه هایی که بر بدنه فرهنگ حسینی خواه ناخواه توسط خودمان برآن وارد می شود.این موارد ریز آن قدر زیادند که نمی دانم از کجا باید شروع کنیم؟
لباس مشکی ؛از قدیم رسم بود نزدیک محرم هر شخص پیراهن سیاه روضه امام حسین(ع) را برلباسهای دیگر ترجیح میداد وغالب می کرد واین دو ماه را بامشکی سر می کرد.اما مشکی ساده بدون هیچ رنگ ولعاب وزرق وبرقی که در بعضی مناطق حتی آن را گل مالی می کردند تا بیشتر نمایانگر بلا ومصیبت باشد.ولی الان متاسفانه با نزدیک شدن به این ایام ،بازار لباسهای مشکی بیش تر  گرم می شود.آنهم پراز زرق وبرق! دیگر از آن لباسهای ساده مشکی خبری نیست مخصوصا لباسهای مشکی بانوان. آنقدر تزیین دارد که در ایام غیر از محرم وصفر هم می شود با لباسهای دیگر ست کرد وبرای مجالس شادی پوشید.
چادر های مشکی گرانبها که بازارشان در این دو ماه گرمتر از سایر ایام سال است چرا که مجالس روضه واحسان و…. زیاد است و محلی برای  خودنمایی وفخر فروشی .
شاید آنها مقصر نیستند این زمانه ی لا مذهب است که مردمان را با مذهب و مد خود به مسیر می کشاند.
آرایشهایی با رنگ تیره مخصوص ایام محرم!
لاک های مشکی،روسری های مشکی مجلسی ،کفشهای مجلسی برای مجالس روضه و….
پوشیدن کفشهای روفرشی با ساپورتها وپیراهن های فوق زینتی در مجالس .بانوانی که هرچه زینت در صندوقچه دارند به خود آویزان میکنند. تنها چیزی که در مجلس روضه  ی ارباب از آن خبری نیست ذکر مصیبت  اهل بیت پیامبر(ص) است.
براستی چه چیز باعث شده که یادمان برود این مجالس میزبانشان چه کسانی هستند؟! در این مجالس این ما نیستیم که میزبان عزاداران حضرت ارباب  می شویم.باور کنیم که این بار خود ائمه میزبان عزاداران  عزیزشان هستند.پس روا نیست که اینگونه در مجالس روضه خود نمایی کنیم.چراکه هیچکس راضی نمی شود در مجلس سوگ عزیزش این گونه بپوشد چه برسد به امامی که همه مدعی دوست داشتنش هستیم. هرچند به قول یکی از دوستان ؛دیگر به مرگ عزیزانشان هم در این زمانه چندان ارزشی  قایل نیستند چه برسد به ائمه!
آه زمانه! توچه هستی که مقصر همه قصورات بشر تویی؟!
من در بعضی جاها دیده ام که موقع پخت غذای احسان امام حسین(ع) با سلام وصلوات و دعا غذا را بار میگذارند.ولی متاسفانه در شهر ما در چندین مراسم غذای نذری، دیده ایم که هرچه مزاح وشوخی وخنده است برسر دیگهای عزای امام حسین(ع) برگزار می شود.کمی بیشتر حواسمان جمع باشد.دل ائمه در این ایام خونین  است ؛خونین تر نکنیم.
ای کاش به جای اینکه با احساس به پیشواز محرم برویم امسال با منطق وعقل و شعور به واقعه کربلا واهداف آن به پیشواز  ماه عزا برویم.
وقتی میگوییم من عاشق حسینم عشق مابیشتر فقط عشق محض است عشق آمیخته به جنون.
اگر عاقلانه فکر کنیم عشق محض به درد نمی خورد در عرض ده روز فرو کش می کند.باید به گونه ای عاشق امام حسین (ع) بشویم که ۱۲ ماه سال این عشق در وجودمان رخنه کند.
باید عاقلانه عاشق امام حسین (ع)باشیم، حب الحسین یعنی عشق عاقلانه . یعنی پیرو اصیل بودن.یعنی شاگرد مکتب حسین شدن.ائمه هم دیوانه نمی خواهند آدم عاقل می خواهند که راهشان را عاقلانه بشناسند وبه دیگران هم بشناسانند. به قول یکی از علما که در ذم مداحی های بعضی از آقایان مداح که می گفت: من سگ کوی حسینم.گفتند امام حسین سگ می خواهد چه کار؟ آدم می خواهد که شیعه باشد ودیگران را هم شیعه کند.پس دیوانگی هم به درد نمی خورد. کمی عقلمان را عاشق حسین کنیم نه دلمان را.

چند روز مانده به محرم پرچمها ی سیاه فضای شهر را می پوشانند ومردم زیر پرچم عزا جمع می شوند ای کاش در این دو ماه خودمان را آنطور آماده کنیم که همه ی ماههای سال زیر پرچم مکتبش بمانیم. طوری نباشد که در این دو ماه فقط ظاهرمان خوب باشد وشبیه عزادار ولی بقیه ایام سال همان شویم که بودیم. مثل بعضی آدمها که فقط ماه رمضان نماز میخوانند وبعداَ تعطیل .این دوماه هم برعکس می شود ظهر عاشورا صدای اذان هیاتی بلند می شود برای نماز،ومداح هیاتی دیگر هنوز شور مداحی دارد.میگویند مسلمین نماز! ؟ می گوید:ظهر عاشوراست .نماز یکی دو ساعتی وقت دارد.!مومن خدا امام حسین (ع) خودش هم جنگ را در وقت نماز ظهر تعطیل کرد.
خدایا !آیا برای این درد های فرهنگی مرهمی هم پیدا می شود؟!
می نشینی مسجد یا در گوشه ای از خیابان می ایستی و در غم مولایت گریه میکنی؟
گاهی طوری نگاهت میکنند که خدای نکرده انگار  خود شمر را دیده ا ند! از جمع زنان میگویم انگار مجرم دیده اند؟ کاش از فضایل و محاسن گریه بر امام مظلوممان آگاه شویم تا برای گریه کنندگان گوشه وکنایه نزنیم.
بعضی از بانوان به مسجد می آیند گویی که برای شب نشینی آمده اند،یا شب شام غریبان همهمه ای می شود که نگو ونپرس.
بچه ها فضای بزرگی برای بازی دارند وخانم ها هم وقت کافی برای صحبت. ای کاش قبل از رفتن به مسجد قصد ونیتمان را مشخص کنیم و آماده تر برا ی عرض تسلیت به صاحب الزمان قدم بر داریم.
در استفاده از غذاها وپذیرایی ها در مساجد ومنازل و خیابانها کمی مودبانه تر رفتار کنیم.بعضا اکثر مردم طوری رفتار می کنند که  گویا فقط وظیفه ی آنها برداشتن ومیل کردن آن نذری است و وظیفه ای در قبال پلاستیک ،ظروف یا هر زباله تولید شده از آن راندارند؟ گویی ظروفی به نام سطل زباله دراین ایام ماهیت وجودی اش را ازدست داده واز فرهنگ لغت ما حذف می شود. جوی ها وکف خیابانها جولانگاهی  برای زباله می شوند . این رسم عزاداری نیست که خدای نکرده باعث رنجش خاطر افراد دیگر شویم وحق الناسی بر گردن دیگران بگذاریم.
از صداهای دسته جمعی هیاتها در روز عاشورا هم بگویم. از اینکه هیات امنا ومداحان وبزرگان شهر مان انگار که هنوز قبول نکرده اند که امام  حسین (ع) که آنها نسبتا می شناسند همان امامی است که هیات دیگر هم نسبتا می شناسند هنوز به نقطه وحدت امام حسین (ع) نرسیده اند. چرا این را میگویم؛برای اینکه درآن دوساعت صدا به صدا ی هم میدهند و فکر می کنند که  امام خود،فقط وفقط الآن ناظر هیات آنان است.
اندکی بیشتر فکر کنیم و عزاداری اصیل را فدای باند و بلند گو و صدا وطبل های بزرگ نکنیم گفتم باند وطبل؛یاد موردی افتادم یکی دو سال قبل یکی از هیاتها پول جمع آوری شده از هیات را که میلیونی هم بود صرف خرید یک باند بزرگ کرد که به خیال خودشان صدا واکوی حاصل از مداحی ها بر صدای مداحان دیگر هیاتها غالب شود (بعضا چه نیّت های خالصی داریم ما)در حالی که می شود با این پولهای میلیونی در این دو ماه خرج بعضی از خانواده ها را درراه امام حسین (ع) تامین کرد.خانواده ای که مردش مدتی است شرمنده زن و فرزند است یا حتی خانواده ای که سرپرست ندارد و زندگی را به سختی می گذراند.
و اما درد دیگر که خود نیز دردناک است. قمه زنی ها البته فکر می کنم در شهرمان به همت قوای انتظامی در انظار دیده نمی شود امّا باغات آغبلاغ محل خوبی است برای انجام این کار به هر حال همین که در انظار نباشد جای شکر دارد. ولی کاش قمه زنانی که فرق می شکافند به عشق امام حسین (ع) آن خونی که برزمین ریخته را به عشق مولا اهدا کنند .شاید این آرزو به نظر بعضی ها حرف مضحکی باشد ولی عمیق تر فکر کنیم کسی که به یک کیسه خون نیاز دارد شاید با خون اهدا شده سلامتی اش بهبود یابد. قابل توجه قمه زنانی که استناد این کارشان به بیت شعری است: کرب وبلاچولونده زینب باشین یاریبدی
شعر یعنی تراوش احساس،حال  اگر حضرت زینب فرق می شکافت پس آن که بود که به روایت تاریخ علی گونه در شام سخنرانی کرد ویزید وامویان را رسوا ساخت؟!
اگر فرق می شکافت پس آن که بود که در جواب یزید که گفت :عاشورا و صحنه ی کشته شدن عزیزانت را چگونه دیدی ؟! آن بانو در اوج اقتدار فرمود: ما رایت الّا جمیلا.(چیزی غیراز زیبایی ندیدم.) آری حضرت زینب شهادت وتسلیم برادر را در برابر امر خدا ی یگانه زیبا دیده پس دلیلی نداشت آنجا که برادر به آرزوی خود رسیده است فرق بشکافد؟!
به روایت تاریخ شب یازده محرم یعنی بعد از آن ظهر خونیین نماز شب حضرت زینب قضا نشد.ولی قمه زنانی هستند که دوازده ماه سال  را نماز نمی خوانند آن وقت ظهر عاشورا قمه میزنند به عشق امام حسین! چه عشق بی معنایی !
وقتی می گوییم عاشق ؛ قانون عشق وعاشقی در عرفان میگوید که عاشق باید شبیه معشوق باشد یعنی از نظر روحی روحیات و اخلاقش را شبیه معشوق کند تا  نظر معشوق را نسبت به خود مثبت سازد.

اندکی بیشتر بیندیشیم ؟که کدام یک از رفتارهایمان حسینی و زینبی است؟
به خیابانها می رویم برای عزاداری اما وضع حجاب بداست.این نشان می دهد که یا غیرت زینبی را نداریم یا اصلا غیرت زینبی را نشنیده ایم چرا که کاروان امام که به شام می رفتند یزیدیان ملعون برای اینکه آنها را خارجی و از دین خارج شده نشان دهند معجر و روسری های زنان و کوکان را برداشته بودند در  این حال خواهر و دختران امام حسین (ع) بیش از هر چیزی به فکر حجاب بودند به روایت تاریخ سکینه دختر_ امام حسین _به عمه گفت عمه جان لا اقل بگویید سر پدر را جلوتر از کاروان ببرند تا توجه همه به آن جلب شود وکسی به ما نگاه نکند. کدام دختری به خاطرفرمان خدا که  واجب حجاب باشد دلش می آید اینگونه  بگوید؟
باز اگر دنبال مقصر باشیم می گوییم تاریخ تحریف شده است یا بعضی از چیزها دروغ است وباز زمانه وتاریخ می شود جور کش اشتباهات بشر.هیچ دقت کرده اید آنجا که بعضی قوانین به ضررمان باشد مقصر زمانه است نه ما.اما جاهایی که به نفعمان باشد تاریخ ۱۴ قرن پیش را قبول می کنیم.پس اگر صفت دروغ وتحریف به تاریخ بدهیم یعنی صفت عادل بودن را از آن می گیریم.یعنی تاریخ را باور نمی کنیم، یعنی هنوز تاریخ اسلام را باعمق جان باور نکرده ایم.امّا نه ،ما آن را باور داریم، چون این دوماه برای ما عزّت واحترام دارد.پس جواب این استدلال چیست؟هیچ کس مقصّر نیست به درونمان مراجعه کنیم.به ایمان قلبی مان.چقدر قوّت وضعف داریم.وزمانه مقصر نیست این از ضعف ایمانها نشات می گیرد.
قضاوت با خودمان که عاشقانه عزاداری کنیم یا عاقلانه.
التماس دعا/نفیسه طهماسبی زاده

نویسنده
احمد مظفری
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *