به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آوای ورزقان، دکتر محمدرضا عباسی عضو هیئت علمی دانشگاه در رابطه با مسئولیت اجتماعی شرکت های یادداشتی ارسال کرده است که باهم می خوانیم: مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در دهه اخیر به طور کامل وارد پارادایم اداره شمسرکتها در اقتصادهای توسعهیافته شده و هماکنون شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی، اجرای پروژههایی در راستای مسئولیت در برابر اجتماع را جزئی از استراتژی شرکتی خود میبینند.
این مفهوم، موضوعی است که هماکنون در کشورهای توسعهیافته و کشورهایی با اقتصاد باز به شدت از سوی تمامی بازیگران کلیدی چون، حکومتها، شرکتها، جامعه مدنی و سازمانهای غیردولتی، سازمانهای بینالمللی و نیز مراکز علمی دنبال میشود. مسئولیت اجتماعی شرکتها یعنی مسئولیت شرکت در پاسخگویی به پیامدهای فعالیتهایی که جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. منظور از جامعه در اینجا کلی است و دربرگیرنده همه ذینفعان شرکت است. شرکت باید در اتخاذ تصمیمات و انجام فعالیتها و اجرای عملیات خود، منافع همه ذینفعان را در نظر بگیرد.
ذینفعان شرکت همه کسانی هستند که نتایج و پیامدهای تصمیمات و اعمال شرکتها بر آنها اثر میگذارد. این ذینفعان در موفقیت یک شرکت به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقش دارند. مهمترین ذینفعان شرکت، مصرفکنندگان، کارکنان، مالکان یا سهامداران و جامعه هستند. به نوعی مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها یعنی چگونه از طریق کسبوکار مسوولانه ایجاد ثروت کنیم. بنابراین مسئولیت اجتماعی شرکتها رفتارهای تجاری شرکت حوزه کارکنان، مشتریان، پیمانکاران، محیط زیست و جامعه را در برمیگیرد. بنابراین یک رابطه برنده و خلق ارزش مشترک هم برای جامعه و هم برای بنگاه، زیربنای مفهومی موضوع مسئولیت شرکتی است.
سازمان توسعه صنعتی جهانی وابسته به سازمان ملل، در تعریفی از مسئولیت اجتماعی نوشته است: «بهطور کلی مسئولیت اجتماعی شیوهای برای ایجاد تعادل بین ضرورتهای اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی است؛ به شکلی که همزمان منافع سهامداران و سایر ذینفعان نیز برآورده شود». این سازمان همچنین تاکید میکند: «با این حال باید بین مسئولیت اجتماعی شرکتی که یک مفهوم استراتژیک در مدیریت کسبوکار است با انواع فعالیتهای خیریهای، بشردوستانه و حمایتی تفاوت قائل شد». سازمان توسعه صنعتی جهانی همچنین در ادامه مینویسد: «چنانچه شرکتی بخواهد مسئولیت اجتماعی را اجرایی کند باید چند ویژگی مهم داشته باشد؛ اولاً باید از نظر مالی ایمن باشد، اثرات زیستمحیطی مخرب خود را به حداقل برساند و مطابق با انتظارات اجتماعی عمل کند».
لذا حکومتها به مسئولیت اجتماعی شرکتها از منظر تقسیم وظایف و مسئولیتها و حرکت در جهت توسعه پایدار نگاه میکنند. مدیران شرکتها، اجرای پروژههای خلاقانه در راستای اهداف اجتماعی را به منزله نوعی استراتژی تجاری میبینند که باعث میشود در فضای به شدت رقابتی، بر اعتبارشان افزوده شده و سهمشان در بازار فزونی گردد.
جامعه مدنی و سازمانهای غیردولتی، اجرای برنامههایی در زمینه مسئولیت اجتماعی را از شرکتها مطالبه میکنند. سازمانهای بینالمللی نیز با توجه به اینکه تاثیرگذاری شرکتها در دنیای امروز بسیار بیشتر از حکومتها است، حل چالشهای جهانی را بدون مشارکت شرکتها غیرممکن میدانند.
مراکز علمی و دانشگاهیان نیز به «مسئولیت اجتماعی شرکتها»، از زاویه نقش شرکتها در توسعه یک کشور و حتی توسعه دموکراسی و نیز همپوشانیها و تداخل وظایف و مسئولیتهای شرکتها با حکومت مینگرند. به همین دلیل است که امروزه در جهان رقابت، موضوع «مسئولیت اجتماعی شرکتها» به عنوان جزئی ثابت از پارادایم غالب در حوزه مدیریت شرکتها تبدیل شده است.
در سالهای گذشته ابزارهایی مثل استانداردها، دستورالعملها، معاهدهها، برچسبها و نرمافزارهایی آفریده شده که بتواند چارچوبی را به وجود بیاورد که شرکتها در آن مسوولانهتر رفتار کنند، بنابراین موفقیت کسبوکار با پیشرفت جامعه متصل است و رابطه مستقیمی میان این دو است. مسئولیتهای اجتماعی بنگاهها را در ۵ دسته طبقهبندی میکنند. این مسئولیتها جوانب اصلی فعالیت و عملکرد یک سازمان را در بر گرفته و فقط در کمکهای نوع دوستانه و خیریه خلاصه نمیشوند. یکی از بارزترین این ابعاد که هم در ایران و هم در سایر جوامع از گستردگی بیشتری برخوردار است، به مسئولیت اجتماعی شرکتی در توسعه جوامع محلی مربوط میشود که مواردی چون کمکهای بشر دوستانه استراتژیک شرکتها، کمکهای داوطلبانه کارکنان یا درگیر کردن کارکنان شرکتها در پروژههای توسعه جوامع، درگیر ساختن بخشی از امکانات شرکت در پروژههای دارای اهداف اجتماعی، مشارکتهای استراتژیک با سازمانهای غیردولتی و تاسیس بنیادهای خیریه و بشر دوستانه را در بر میگیرد. بدین ترتیب شرکتها موفقیت وتداوم حیات خود را در گرو مسئولیت در برابر محیط اجتماعی میبینند، در این صورت با رویکردی آینده نگر مسئولیت اجتماعی نهتنها سیاستی هزینهبر تلقی نخواهد شد، بلکه نوعی سرمایهگذاری انسانی و اجتماعی تلقی میشود.
در اینجا است که کارآیی اقتصادی، تنها مسئولیت شرکت تلقی نمیشود. همانگونه که شرکتها با عملکرد ، تولید و… جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند، جامعه نیز شرکتها را ملزم به احساس مسئولیت در برابر عملکرد خود میکند که علاوه بر تولید و خدمات مطلوب، ملاحظات اجتماعی نیز رعایت شود. جامعه انتظار دارد که شرکتها در نحوه برنامهریزیها و اجرای عملکردشان بتوانند یک رابطه کلان – بخشی برقرار سازند و آن را مدیریت کنند، به گونهای که گسترش و توسعه یک بخش عدم توسعه بخش دیگر را به دنبال نداشته باشد و تعارضها و گسیختگیها و هزینههایی را به سایر بخشها تحمیل نکند.
دکتر محمدرضا عباسی آستمال استادیار و عضوهیئت علمی دانشگاه