به گزارش آوای ورزقان، شهید حسن امانی در فروردین ماه سال ۱۳۳۹ در روستای مهترلو از توابع شهرستان ورزقان در خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. چون پدرش یک کشاورز بود و به همراه او مشغول کمک به پدرش شد با اینکه سن کمی داشت در کارها به پدرش کمک میکرد و پدرش هم که علاقه زیادی که نسبت به وی داشت او را با خود به مسجد و مراسمهای مذهبی می برد و بعد از اینکه به سن ۷ سالگی رسید در مدرسه ای در شهرستان ورزقان شروع به درس خواندن کرد. او هر روز باید ۱۰ کیلومتر راه را پیاده می رفت تا علم یاد بگیرد و بعد از اینکه دوران ابتدای را سپری کرد و دیگر از درس خواندن محروم ماند چون به علت عدم بضاعت مالی خانواده دیگر نتواسنت به مدرسه برود و اگر می خواست ادامه تحصیل بدهد باید در شهرهایی بزرگ زندگی می کرد و پدرش که بضاعت مالی نداشت نتوانست خرج ادامه تحصیل ایشان را بدهد و رفت و آمد در آن زمان خیلی دشوار بود و بعد از آن به کار کشاورزی به همراه پدرش مشغول شد و بیشتر اوقات خود را در مساجد سپری می کرد و نسبت به دین خود تعصبات زیادی داشت و همیشه در قرآن خواندن و راز و نیاز با خداوند بود تا اینکه در سال ۱۳۵۶ فعالیت سیاسی وی شروع شد و در چندین تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی شرکت کرد و به خاطره علاقه ای که به امام داشت با نظام شاهی مخافت می کرد و در آن زمان هم بیشتر اهالی ده با او درگیر می شدند که حسن امانی از دین منحرف شده و نمی فهمیدند که او چه راهی را انتخاب کرده و چندین بار از کمیته شهرستان ورزقان به دنبال ایشان آمدند تا او را دستگیر کنند ولی با لطف خداوند بزرگ موفق نمی شدند و بعد از اینکه انقلاب اسلامی پیروز شد در سال ۱۳۶۰ عازم خدمت سربازی شد و در موقعیکه به مرخصی می آمد جوانان ده را دور خود جمع می کرد و از دین اسلام و امام خمینی صحبت می کرد و همیشه می گفت که آرزو دارم در راه اسلام جانم را فدا کنم تااینکه در سال ۱/۱/۱۳۶۲ در منطقه سرو در پادگان جیلقران در اثر اصابت ترکش به درجه شهادت نایل آمد .
« روحش شاد و یادش گرامی باد »