استانی 09 مهر 1399 - 4 سال پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

مقایسه کاسب های قدیم با امروز/ خاطره‌ای در مورد کاسبی رحیم حاجی زاده

به گزارش آوای ورزقان، تقریبا اکثرا مردم سبک زندگی و تعاملات زمان قدیم را خیلی بهتر از امروزه می دانند و بهترین حُسن ارتباطات قدیم الایام سادگی،صفا و صمیمیت و درست کاری بوده که امروزه ندردت دیده یادش بخیر، حدود سی سال پیش در‌ محله مان کاسبی خوش نام به نام آقا رحیم حاجی زاده بود. یادم‌ هست برخی مواقع، مادرم هنگام خرید مرا به مغازه آقا رحیم‌ می برد. مغازه ای که همه چیز در آن یافت می شد. از پارچه های رنگی گرفته تا نخود و لوبیا و هر رقم جنسی که مشتری در آن‌ زمان نیاز داشت.

می شود گفت یک فروشگاه زنجیره ای بود برای خودش. خدا بیامرزد آقا رحیم را آن زمان اکثر کاسب ها دفتر نسیه ای برای خودشان داشتند که در آن نسیه هایی که به بیشتر مردم‌ می دادند را یادداشت می‌کردند.
ولی آقا رحیم از آن دفترها نداشت. خوب خاطرم‌ هست، هر کسی نسیه می‌گرفت یک‌ تکه ای از کارتن‌ های کاغذی را می کند و پشت آن‌ مبلغ نسیه را برای آن بنده خدا می‌نوشت و تحویلش می داد، بدون آن که یادداشتی برای خود نگه دارد. در‌ کودکی به خود می‌گفتم این یعنی چه؟ اگر کسی بدهی آقا رحیم‌ را ندهد او از کجا متوجه می شود که فلانی‌چقدر بدهی دارد؟

یادم نمی آید مادرم از مغازه آقا رحیم برگشته باشد و بگوید ” آقا رحیم امروز گفت فلان‌ جنس پیدا نمی شود و یا فلان جنس که از قبل داشتم به قیمت امروزش حساب می کنم” اجازه دهید این داستان همین جا بماند.

دوستی دارم که کاسب امروز است که البته اگر بگویی کاسب ناراحت می‌شود و می گوید ما تاجریم. اتفاقا دیروز با اون هم‌کلام‌ شدم. می‌گفت‌ می‌خواهم فروشگاهم‌ را تعطیل کنم. علت را جویا شدم که گفت: جنسی که قبلا مثلا یک‌ میلیون خریده بودم الان شده دو میلیون. نمی دانم بفروشم یا نه؟! اگر بفروشم خودم‌ باید گران تر بخرم! دیگر نمی صرفد این‌ گونه تجارت کردن.

لحظه ای فکر‌ کردم و گفتم‌ دوست نه چندان‌ محترمم، مگر این‌ جنسی که الان‌ می خری با سودش نمی خواهی بفروشی که این قدر احساس تالم‌ می‌کنی؟ در جواب گفت: چرا. ولی دیگر نمی‌توانم سود زیادی بکنم (منظورش بیشتر از دو برابر سود بود). در آن‌ حین یاد آقا رحیم‌ خودمان افتادم و از ته دل گفتم خدا رحمتت کند آقا رحیم. انشالله در بهشت بروید با انبیا و اولیا محشور باشی که مطمین هستم همین‌ گونه است و آنجا فهمیدم که آقا رحیم محله ما، با خدای خود معامله می‌کرد نه با بنده خدا. کاش کاسبین‌ امروزی جوری عمل کنند که سی سال دیگر کسی یادشان‌ کند . در نهایت خداوند به همه ما رحم کند انشاالله

دکتر‌حمداله هادی
هشتم‌ مهرماه هزار و سیصد و نود و نه

نویسنده
احمد مظفری
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *